دو دفه كه آفتاب بزنه لب بوم و دو دفه كه اذون مغربو بگن، همه يادشون مي‌ره كه ما چي بوديم و چي شديم.
قيصر

وبلاگ‌هاي به روز شده‌ي اكسير   *************فرستادن نامه و نظرات      صفحه اصلي         آرشيو


Friday, December 06, 2002

بابا اين اكبر آقا هم عجب آدميه ها. يه عمر بشيني با يكي نون و نمك بخوري، سر جلسه هاي ادبي بري‏، پيش خدا بيامرز گلشيري، اونوقت اگه يه كلمه بگي كه بوي نامردي از توش دربياد. باس سكه ي يه پول بشي؟ بابا پس رفاقت كجاس؟ ولي شوخي به كنار كاش همه مون ياد مي گرفتيم كه رفاقتو قاطي ي همه چي نكنيم، كاش ياد مي گرفتيم كه از دوسسامونم انتقاد بشنويم، كاش ياد مي گرفتيم اصل هنر مند بودن آدم بودنه، و بعدش هنر مند بودن. ايروني جماعت قرنهاس داره چوب اين رفاقتي كه پايه ش رو تعارفه مي خوره. باس ياد بگيريم كه اينقد بهم ديگه نون قرض نديم. رفيق بودن خوبه، رفاقت هم حرمت داره، ولي درست نيس همه چي رو فداي رفاقت كرد. اگه رفيق داره بيراه مي ره باس بهش گفت، باهاس هشدار داد. باس اگه لازم شد جلوشو گرفت. حتي اگه خوشش نمي آد. پس بذار بگيم اكبر آقا دم شمام گرم

Thursday, December 05, 2002

ضامن دار کوچیک بود. ضامن دار واسه نسق گرفتنه. ضامن دار واسه اینه که اگه گیر کردی وسط چار پنج تا نامرد و دس خالی بودی بکشی بیرون و رو کم کنی. ضامن دار واسه خط انداخته، نه که بزنی تو شیکم و اینا. اونا که چاقو رو فرو می کنن تو شیکم مردم اینکاره نیسسن. جوجه لاتن. عین شاگرد بننا ها که هنوز نمی دونن چه ریختی باس دیوارو کشید بالا که راسسه راس باشه. اگه شاقول نباشه از ردیف اول ریدن. تا بننا بشن، تا اوسسا بشن خیلی مونده. ضامن دار دسس خیلی یاس که اینکاره نیسسن. ضامن دار واسه خط انداختنه. یه خط نازک نازک که تا زخم بخواد دهن وا کنه دو دقه رو تمیز طول می کشه. وطرف تازه با دیدن خون می فهمه که چاقو خورده. اول خون می آد و بعد یارو می شاشه به خودش. واسه بریدن گوش و در آوردن یه بنا گوش با حال کارد آشپزخونه لازمه. قیصر کاردو ور می داره. تاریکهف دم دمای نیمه شبه. بیرون ساکت ساکت. کارد تو دست می ره طرف یخچال، کله رو می کشه بیرون. هنوز یه هوا خون روشه. کله رو می بره می ذاره تو ظرفشویی، شیر آبو وا می کنه. خوب می شورش. می ذازش رو یه تیکه حوله سفید. باز می ره در یخچالو وا می کنه. دو تا زبون در می آره. اونارم آب می کشه. می ذاره بغل کله. قابلمه رو می ذاره رو اجاق ، گازو روشن می کنه. قابلمه رو تا کمر پر آب می کنه. زیرشو روشن می کنه. کاردو ور می داره و کله رو می چرخونه، اول گوش راسسو می بره، بعد گوش چپو. یه هوا روغن مایع می ریزه تو قابلمه . فلفل و نمک هم می ریزه تو آب. هم می زنه. می ره گوشی رو ور می داره، شماره رو می گیره، می گه : " چاکریم، اگه کله پاچه دوس داری صب قبل اینکه بری سر کار یه سری به ما بزن. دم شمام گرم."

[Powered by Blogger]   
...