سال نو به همه ی ایرونیا تو هر کجای دنیا مبارک باشه
شبنامه های قیصر!
1- ساعت 9 شبه. حوصله نداری. دلت گرفته س. انقد بی حوصله یی که نای پا شدن وچیزی خوردنم نداری. تلویزیون واسه خودش داره سرود پخش می کنه. خنده ات می گیره. نود وهشت در صد مردم دنیا سرود ملی شونو از بر نیسسن. دیدین که تو این مسابقه های جهانی وقتی برنده های مدالهای طلا ونقره وبرنز می رن رو سکوی قهرمانی و رو گردنشون گل می اندازن و برای احترام سرود ملی شونو می خونن بیشرشون لب می زنن. اونم یکی در میون. بعضی شون که خیلی ناقلان چشاشونو می بندن که ینی ما اسیر این لحظه هسسیم! قیصر می دونه که سرود ملی شو از بر نیس. خلاصه ما یه سرود بلدیم اونم ای ایران. سرود زمان شاهم بند اولشو بلد بودیم همین. اونم واسه اینکه هر وقت م رفتیم سینما بزور به خوردمون می دادن. ای ایرانو خیلیا بلدن. چراشم واسه اینه که هیچوقت سرود ملی نشد. ینی نه واسه شاه ساخته بودنش و نه برا خمینی. کسی یم زورشون نکرده که یادش بگیرن. ملت اگه چیزی رو دوس داشته باشن یادش می گیرن. اگرم نه یادش نمی گیرن. از بر می کنن واسه امتحان وبعدشم عین یه کفتر از سرشون می پره. هر چی اگه دل باش نباشه جا نمی افته. زوری نمیشه کسی رو سرود خون کرد. زوری نمی شه کسی رو روزه خور کرد. زوری نمی شه کسی رو روزه گیر کرد. تظاهر به روزه خواری یم از اون حرفاس. اگه اینا راس می گن چرا ِخفت کسایی که تظاهر به روزه داری می کنن نمی گیرن. تظاهر بده دیگه. نه که تنها یه رقمش. اگه بده، بده! اگرم خوبه، خوبه دیگه. می خوام بگم با زور هیچی جا نمی افته و بمون نیس. حالا منم اینجا دراز به دراز افتادم و نای ُجم خوردن ندارم. گشنه مم هس ولی نای پا شدن نیس. سرود تموم شده و یکی از این خواننده هایی که وقت خوندن چشاشونو می بندن داره می خونه. داره آوازی می خونه که واسه مادراس. اشکی به چشم می آره که گمونم وقت مردن ننشم نیاورده باشه. شایدم جدی داره گریه می کنه؟ ما که از بس گریه چاخان دیدیم دیگه شک می کنیم. کنترل از راه دور اینش خوبه که نباس از جات پاشی و تلویزیونو خاموش کنی. بخصوص تو لحظه هایی مثل من که حالی نیس. می زنی رو دکمه و زارت! صفحه رو سیا می کنی و همونجا که دراز به دراز افتادی چشاتو می زاری رو هم . با فکر اینکه چرا آدما با زور چیزی رو از ته دل یاد نمی گیرن خوابت می بره.
( شبنامه تنها به این معنی نیس که نامه های مخالف حکومتو شبا رو در و دیوار کوچه ها چسبوند و یا داد دس ملت و انداخ تو خونه هاشونو واینا. شبنامه همون جور که از اسمش پیداس نامه یی هس که تو شب می نویسن! از این تعریف حال کردینا.)
|