دو دفه كه آفتاب بزنه لب بوم و دو دفه كه اذون مغربو بگن، همه يادشون مي‌ره كه ما چي بوديم و چي شديم.
قيصر

وبلاگ‌هاي به روز شده‌ي اكسير   *************فرستادن نامه و نظرات      صفحه اصلي         آرشيو


Sunday, January 02, 2005

همیشه آدم وقتی جوونه پاکه. حالا یا فکر می کنه که باس به همه کلک زد و رفت بالا بالا ها، یام خیال می کنه باس علیه همه چی باشه. باس یه گروه درس کنه بیافته به جون نامردا و مال مردم خورا. یا با تفنگ و یا با حرف حساب. هر دوگروهشونم تو راهی که می رن پاکن. خطا ممکنه بکنن، ولی خطاشون پاکه. بابت نون و مقام حرف نمی زنن. ولی بدیش اینجاس که تو جاهایی عین ایرون ، نه که ملت یه عمره همیشه زور پس ِ کله شون بوده و همه چی به ضرب توپ و تفنگ پیش رفته، حرف کاری از پیش نمی بره. چونکه بد بختانه اوونا که سر کارن و مملکتو می چرخونن، نه که چیزی بارشون نیس و اگه هم رای آوردن رایشون فصلی بوده، ( ملت ی که با هجان و مشت تکون دادن به کسی رای می دن فرداشم رای شونو پس می گیرن) واسه همینم اونا که سر کارن می ترسن که دو باره رای نیارن و واسه ی همین دمار مردمو در می آرن. و واسه ی همینم هس که ملت هیچ راهی واسه شون باقی نمی مونه جز زور. هر حکومتی یم که تا حالا بوده جاشو به حکومت دیگه یی ندا ده مگه با زور. تا دیروز می گفتن پادشاهیه، امروز که شاه نداریم. فقیه داریم که خوار صد تا شاهو گاییده و می گاد! حالا هر کی بگه باس با این قوم آخوند نشست و حرف زد، یا کاسه یی زیر نیم کاسه شه و یا به کلوم ساده خره و حالیش نیس. آدم تا وقتی جوونه پاکه، ولی وقتی سن دار شدو گرفتار زن و بچه و خونه و ملک و اینها، ناپاک می شه. خیلی از چیزایی که بهش باور داشت می ذاره کنار. نه که باورش عوض شده باشه، نه، منافعش عوض شده. جوون که هسسی با یه کیف رو دوشت هر جا که شد شبو سر می کنی و با یه لقمه نون خوشی. زن وبچه دار که شدی دیگه نمی شه. باس به اونا برسی. مسئول اونام هسسی. واسه اینه که کوتا می آی. زیر سبیلی در می کنی، خودتو و کاراتو توجیح می کنی. اهل کتاب که باشی دیگه بد تر ، چرا که خوب حرف می زنی و میتونی بیشتر و بهتر ملتوسیا کنی. واسه همینه که حکومتا، تو همه جای دنیا از جوونا بیشتر می ترسن، واسه همینه که حتی تو ایرون، تو حکومت امام زمونم جوونا رو اگه ضد حکومت نباشن پا پیششون نمی شن. اینام که گاهی می ریزن و مزاحم جوونا می شن یه گروه تند رو هسسن که حکومت هواشونو داره و می خوان سر ملتو گرم کنن که جوونایی که چیزی بارشونه و حرف حساب می زننو بکشونن تو حاشیه. تو ایرون و جاهایی عین ایرون حرف حساب تو گوش فقیه و اهل حکومت نمی ره. خاتمی هش سال حرف زد، خاتمی از شریف ترین آدمای تو ایرونه، یکی از اوناس که ایرون باس چند دهه صبر کنه که یکی دوباره عین خاتمی گیرش بیاد. ولی چی شد؟ چیکار تونس بکنه؟ نه ملت حرفشو خوند و نه فقیه. هر کی یم که دوره اش کردیا یه جوری تهش باد می داد، یام که عین مهاجرانی از ترس فقیه استعفا داد و رفت. بعدم یه پاپوشی واسش درس کردن که تا آخر عمرش محو شد!
تو ایرون با حرف نمی شه کاری رو پیش برد، یا باید پارتی داشت، یا باید کلک زد، یام با زور. ببینین از اول انقلاب تا حالا، سی چهل نفری که چاخان و قالتاق بودن سر کار موندن، خوباشو همون اول انقلاب سرشونو کردن زیر آب، طالقانی یکیش، چمران یکیش، بهشتی و هفتاد تای دیگه هم که سوت شدنو رفتن هوا. هاشمی رفسنجانی و با هنر م تو همن جلسه بودن و لی پنج دقیقه قبل انفجار اومدن بیرون. با هنر با رجایی چند روز بعدش تو نخست وزیری دود شدن و رفتن هوا، هاشمی اما همچنان می تازه! فقیه هم سر حال و تپل مپل فقاهت می کنه، رضایی هم فرمانده ی سپاه بود وهم دکترشد! بغل دس اینا هفتاد هشتاد تایی پیرو پاتال که به گوز بندن تو شورای نگهبان و خبرگان ولو شدن و پوست ملتو می کنن. حالا بگین با اینا می شه حرف زد. اینا هنوزم که هنوزه هر کی یه جلسه سخنرانی بذاره اگه از خودشون نباشه می ریزن و با چوب و چاقو وقمه نفله شون می کنن. حالا بگین با اینا می شه حرف زد. اینا راهی نمی زارن که آدم باهاشون حرف بزنه. ملتو به جایی می کشن که عین قبلیا به زور بکشنشون پایین. آدم وقتی جوونه پاکه. اینام کارشون با هیچ چی تموم نمی شه جز با این جوونا. با این جوونا که این حکومت جوونیشونو به گا داد.

[Powered by Blogger]   
...