دو دفه كه آفتاب بزنه لب بوم و دو دفه كه اذون مغربو بگن، همه يادشون مي‌ره كه ما چي بوديم و چي شديم.
قيصر

وبلاگ‌هاي به روز شده‌ي اكسير   *************فرستادن نامه و نظرات      صفحه اصلي         آرشيو


Monday, June 27, 2005

ملت دوباره گول ظاهر یه نفرو خورد؟!

چاکرتون چن شبی در گیر رئیس جمهور تازه ی ایرون بودم. ما هی نشستیم جلوی عکسای این آدم و هی دلمون واسش سوخ که این طفلی چرا این ریختیه؟ البته قیافه از این سه َتَرم وجود داره ولی رئیس جمهور به این سه یی وجود نداره. ولی چه می شه کرد. آدم باس خوش شانس باشه و گاهی کفتر بخت بشینه رو شونه اش ( بشینه نه که برینه رو شونه ش، وگرنه به جای کاخ ریاست جمهوری باس بره خشک شویی!) البته این کفترایی که گاهی به اسم بخت می شینن رو شونه ی آدمایی که در کار سیاستن جَلدن( جَلد ینی کفتری که می دونه از کجا پا شده و می دونه کجا باس پایین بیاد، یا بشینه) اینا روشون کار شده و هر جا که بپرن برمی گردن جایی که بناس بیان. ینی خونه و لونه شونو بلدن. وگه نه اگه طبیعی هم حساب کنی یه کفتر وقتی می خواد رو درخت بشینه رو درختی می شینه که شاخ وبرگ داره، سر سبزه، قشنگه. کبوتری که پا می شه و می شینه رو یه درختی که نه سایه داره و نه قشنگه ینی َجلد اونجاس و بیچاره چاره ی دیگه یی نداره. بگذریم، چاکرتون حیرون این قیافه شده بودم و راستیی تش یه هوا از آخدا دلگیر که چرا به این امدی بابت قیافه ش کم لطفی کرده. همین ریختی که داشتیم به عکسای این شهردار و رئیس جمهور تازه نگا می کردیم دیدیم تلویزیون داره نشون می ده که رئیس جمهور تازه واسه ی ادای احترام رفته سر قبر بنیان گذار جمهوری اسلامی. چشای ما از رو عکسا پرید رو صفحه ی تلویزیون، دیدیم َا َمدی رو دویس سیصد تایی همراهی می کنن و اونم هنوز تو کاخ ریاست نرفته بهتر از خاتمی ادای رئیس جمهورو درمی آره، تو دلم گفتم " امدی دمت گرم ، سنده ت کلفت انت گرم! " نمی دونم چرا ولی یهویی این شعر تشویقی اومد تو ذهن ما! ما حالا میخ تلویزیون و کبکبه ی امدی که یه شبه اون وقار دست به سینه زدن و چاکرم و خاک پامو و اینا ازش فرار کرده و عینهوی هاشمی با یه لبخندی که معنی ی " خوردینا!" رو به ملت شهید پرور و انقلابی می ده عین رخش رستم داره را می ره! بی اختیار پروندم: یا ابوالفظل! ینی یهو امدی، امدی ی یه شب پیش نبود، دیدین خروس که می خواد بپره رو مرغ اولش لوندی می کنه و هی باد میده به بال وپرش، همون ریختی یه جورایی ورم کرده بود. بعد از این لوندیا و پرا رو باد کردن وهی دور و ور مرغ بیچاره چرخیدن یه آن می پره روشو بله دیگه! مرغ خب یه جورایی بدش نم آد، تو طبیتشه که خروس خان بپره روشو کارشو بسازه. یهو دوزاریم افتاد که ملتام تو دنیا عین مرغان. انگار بدشون نمیاد که به گا برن. چون هر خروسی که فقط خروسه و باد تو پراش نمی ده و فقط را می ره شا نسی واسه حال کردن نداره، ولی خروسایی که هی غبغب می گیرن و ادای گردن کلفتارو در می ارنو خالی می بندن بیشتر حال می کنن. تو همین فکرا بودم که دیدم دوربین داره نشون می ده که امدی سر قبر آقا( بنیان گذار جمهوری اسلامی ، خمینی ی بت شکن، زانو زده و هی قبر آقا رو بوس می کنه، تا اینجاش طبیعی بود، هر کی می ره اونجا این کارو می کنه. بعد دیدم دوربین سنگ قبر رجایی رو نشون داد، و امدی گوشه ی قبر رجایی نشسته بود. امدی یه بوسه یی رو قبر رجایی زد و سرشو بالا آوردو یهویی دید دوربین روشه، برقی یه بوسه ی دیگه زد و سرشو گذاش رو قبر رجایی و حالا مگه ورش می داره؟ اقا یهویی خنده م گرفت. این آدم اگه ریخت نداره ولی تیزه، نقششو خوب بازی می کنه، یاد این شعر افتادم که می گه " ... ببندد دری ، ز رحمت گشاید درِ دیگری " دیدم راس می گن کار خدا حساب کتاب داره، اگه به این قیافه نداده ولی قالتاقی داده. به جون هر چی مرده این امدی تا دوربینو دید عین عقاب دوباره سرش شیرجه زد رو سنگ قبر رجایی. آخه واسه رئیس جمهور شدن خیلی از رجایی مایه گذاشت، تا دوربینو دید روشه دوزاریش افتاد که دو باره بوس کن مردم یه وقت فکر نکنن الکی می گفتی. خلاصه همه ی این حرفا رو بابت این نوشتم که به ملت بیچاره یی که دوباره به خیال پول نفت و حق مسکن و مستضعف و مستکبر به این رای دادن( اینکه چقد رای دادنو و چقد رای ساختن بمونه) بگم که هیچی گیرتون نمی آد. باندی که امدی توشه و امدی رو بالا آورده سالهاس دارن می چاپنتون و حالا تازه بهتر می چاپن. تموم اون درویش بازیا و چاکر ملتیم و نوکر بی بظاعتاییم عین خروسه واسه این بود که بپره رو تون و بله دیگه! اون قیافه یی که ما دیدیم داشت می رف طرف قبر آقا به جون هر چی مرده با اون امدی ی دو سه شب پیش خیلی فرق می کرد. شنیدین می گن همه چی از این رو به اون رو شد؟ آها عین همون گفته. خلاصه اگه یهو احساس کردین رو پشتتون سنگین شد بذارین به حساب سنگینی ی مخارج زندگی!

[Powered by Blogger]   
...